تاریخ :  یکشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون

سیر دامداری در روستای سیرجارون

در این مطلب به سیر دامداری در روستای سیرجارون خواهم پرداخت و بخاطر گستردگی بحث در مطالب آینده بیشتر راجع به آن صحبت خواهیم کرد .

دامدارییکی از اصلی ترین و محوری ترین مشاغل روستای سیرجارون به شمار می آید که  در طی چندسال اخیر با نوسانات شدیدی داشته است به طوری که در دوبخش گاوداری و گوسفند داری با نوسانات قابل تاملی روبرو بوده ایم.

برای مثال طی چندسال اخیر گاوداری در روستای سیرجارون با افت بسیار شدیدی روبرو بوده به طوری که از اکثریت گاوداران روستا تنها اقلیت باقی مانده اند و تعداد گاوداران به کمتر از یک دهم آمار ده سال اخیر رسیده است و این خود گواه بر تغییر شیوهء زندگی روستاییان و تغییر در شیوه ی زندگی و امرار معاش است اما دلایل زیادی بر این افت شدید در گاوداری وارد است که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

1.      رعایت بیشتر و بهتر بهداشت و سلامت نسبت به سالهای قبل

2.      سیر تکاملی شیوهء زندگی از سنتی به صنعتی

3.      افزایش هزینه های نگهداری از دام (علی الخصوص گاو) طی سالهای اخیر

4.      سختی ها و مشقات بیش از حد نگهداری از دام در روستاهای کنونی

5.      کشت دوبارهء برنج که سهم بزرگی در حذف چراگاه های پاییزی داشته است.

6.       مکانیزه شدن زندگی و عادت مردم به رفاه و آسایش

7.      کمبود مکان نگهداری مناسب

8.      نبود سرمایه کافی و حمایت ضعیف دولت از دامداران

9.      افزایش قشر تحصیل کرده و کارمند و کمرنگ شدن مشاغل این چنینی

10.  و....

همه و همه از جمله عوامل مهمی بودند که طی دهه اخیر بر دامداری روستا تاثیر چشمگیری گذاشته اند .

ولی در کنار این افت شدید گاوداری با رشد نسبی گوسفند داری نیز روبرو بوده ایم به طوری که در دهه ی اخیر این شغل به طور کامل در اختیار طایفه شعبانی بوده است اما اکنون این شغل از انحصار خارج شده و چند نفری از روستاییان به گوسفند داری مشغول هستند . گوسفند داری نیز به نوبه ی خود با نوساناتی روبرو بوده که بطوری که در سال 85 افزایش بی نظیری را در گوسفند داری شاهد بودیم اما از سال 85 تا کنون با کاهش نسبی روبرو بودیم و هم اکنون در حد متوسطی سیر می کنیم . مشکلات این صنف نیز همانند گاوداری بوده و حتی بیشتر از آن که شامل موارد زیر می شود :

1.      تهیه علوفه و هزینه بالای آن

2.      نیروی انسانی

3.      هزینه های بالای دامپزشکی در موارد گله داری

4.      و ...

در بحث های آینده به معرفی دامداران قدیم و جدید خواهم پرداخت و با تصاویری از روستا منتظر نظرات شما خواهیم بود .

 


تاریخ :  سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون

 

امروز بعد از چند مدت اسمان سیرجارون شکل زمستانی به خود گرفته و در حال بارش باران است .

همه انهایی هم که از روستا به مشهد مقدس رفته بودند به خوبی و خوشی برگشتند و اکنون مردم روستا و اقوام کربلایی احمد زارعی چشم انتظار امدن او از کربلا معلی هستند.

طرح هادی روستا نیز به علت کمبود بودجه و بارش باران چند روز اخیر کمبود کارگر در روستا و پایین بودن و برخوردار نبودن کیفیت سیمان وافتضاح بودن بلوک ها شکایت های زیادی را به همراه داشته که هیچ کس از مسئولان محل جواب قانع کننده ای ندادند مردم امیدوارند که یک نفر بلند شود و پاسخگو باشد.


تاریخ :  جمعه ۲ دی ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون

سلوک زندگی

پیرمرد برروی صندلی چرخدارش درکنارپمپ بنزین نشسته بود.نوه اوکه دختری کوچک بودکنارش ارام نشسته بود.دراین میان پیرمردمتوجه مردغریبه ای شدکه درعرض خیابان ردمیشدمعلوم بودکه این غریبه یک مهاجراست.غریبه نزدیک شدوازپیرمردسوال کرد:اینجاچگونه شهری است!شایدبخواهم دراین شهرزندگی کنم پیرمردبلافاصله پرسیدتوازچه جورشهری امدی.غریبه گفت:ازجایی امده ام که همه باهم بدبودندوپشت یکدیگرغیبت میکردند.درمجموع شهرخیلی بدی بود.بسیار خوشحال شدم که انجاراترک کرده ام .پیرمردروبه غریبه کردوگفت:این شهرهم همین طورهست.غریبه رفت. چنددقیقه بعدخودرویی مقابل پای پیرمردترمزکردومردی ازداخل ماشین ازپیرمرد سوال کرد:پدرجان اینجاچگونه شهری است!پیرمردپرسید:شمااز چطورشهری امدید.مردگفت:ازجای خوبی امده ام که همه به یکدیگرسلام میکردندودرهنگام مشکلات به هم یاری میرساندند.مجبوربه ترک  شهرخودشده ام واکنون بسیار ناراحتم.

پیرمردخندیدوگفت:خوش امدید.این شهرهم درست مثل شهرشماست.نوه پیرمردکه بشدت تعجب کرده بود علت جوابهای متفاوت پدربزرگش راجویا شدوپدربزرگ گفت:مهم نیست که ازکجامی ایی وبه کجا میروی.انسان همواره نگرش خودبه زندگی وسلوکش رایدک میکشد.بدان که شادی چیزی نیست که بتوانی انراپیداکنی شادی چیزی است که تو انراخلق میکنی..!


تاریخ :  چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون

 

سیرجارونی ها

                            یلدا تون

                                         مبارک...!

رسم و رسوم قدیم که یادتون نرفته...اون شب نشینی های دور هم رو میگم...

با هندونه انار ازگل تنقلات و خشکبار پای حرف بزرگتر ها می نشستین...

خدا رحمت کنه تموم پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها و پدران و مادران عزیزی که تو این شب یلدای قشنگ در بین ما نیستن... درود بر روان پاکشون...!

....یلداتون مبارک....


پدر
 
 
تاریخ :  یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون
شاعر دنیا من اگه بودم          اغاز شعرم با کلام پدرم بود
پدر جونه پدر روحه پدر دینه وایمونه پدر خسته پدر بیدار از این دنیای دیوونه...
غروب 81/09/28 بدترین و تلخ ترین روز زندگی پسر بچه ی 13 ساله ای بود  فکر نمیکنم که دیگه کسی به یاد داشته باشه اما من هیچ وقت از ذهنم پاک نخواهد شد روزی که تمام وجودم خرد شد. هر کاری کرد که اون چیزهایی که چشم هایش میدید رو قبول کنه نتونست اما اون اتفاقی که نباید می افتاد افتاد و پدرش بعد رفتن به سر کار دیگه به خونه بر نگشت.احساس تنهایی تنها چیزیه که بعد 9 سال هنوز رهاش نکرده اما تنها وجود خدا به اون امید زندگی کردن میده.  
امیدوارم هیچ انسانی تو دنیا چنین غمی نداشته باشه ما ادم ها تا وقتی یکی کنارمونه ارزشش رو نمیدوندم ولی وقتی که نیست تازه میفهمیم که چه چیز با ارزشی رو از دست دادیم. ارزو میکنم تمامی بچه های دنیا تا وقتی از این نعمت بهره مند هستند قدرشو بدوند...
پدرم همیشه دوستت دارم


وطن یعنی پدر ؛ مادر ؛ نیاکان...!

سلام بر همه
به وبـسایــت روستای سیرجارون خوش آمدید!
هدف اصلی ما معرفی بیشتر این روستای عزیز و دوست داشتنی به شما دوست عزیز می باشد .
با نظرات سازنده ی خود ما را در این امر یاری فرمایید...

کانال تلگرام روستای سیرجارون:
T.me/Sirjaron

صفحه اینستاگرام روستای سیرجارون:
instagram.com/sirjaron


ایمیل روستا:
sirjaron@yahoo.com