تاریخ :  شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون

از این پس تصاویرجغرافیای روستای سیرجارون را در Google Earth ببینید.

چنانچه از بین شما دوستان و اهالی روستا تصویر زیبایی از روستا و جغرافیای آن دارد به آدرس ایمیل روستا ارسال نماید تا به مجموعه تصاویر روستا اضافه گردد.

آدرس ایمیل روستا :sirjaron@yahoo.com


آدرس ما در سایت panoramio (یا همان سرویس عکس Google Earth) :

سیرجارون در Google Earth کلیک کنید



تاریخ :  جمعه ۲۷ خرداد ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون

باسلام و احترام خدمت برادر بزرگوارم جناب آقای محمودی

از اینکه بر تهیه ی فایل شجره نامه ی روستای سیرجارون همت گماردید و وقت گرانبهای خود را صرف این مطلب جالب ِ تاریخی زیبا کردید سپاسگزارم . واقعا شگفت زده شدم وقتی این فایل رو خوندم . مطالبی رو که شما بیان کردید به حق از زبان کمتر کسی شنیده بودم..و بهتون اطمینان میدم که کمتر کسی از اهالی سیرجارون از ریز این مطلب آگاه باشه..عالی بود...من هم به شما برادر بزرگوارم قول میدم تا به زودی جاهای از قلم افتاده رو کامل کنم و به نحوی زیبا این مطلب رو در وبلاگ روستا درج کنم...

بازهم با زبان قاصرم از شما تشکر می کنم


تاریخ :  جمعه ۲۰ خرداد ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون
پسر كوچكی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد. بر روی جعبه رفت تا دستش به دكمه های تلفن برسد و شروع كرد به گرفتن شماره. مغازه دار متوجه پسر بود و به مكالماتش گوش می داد.
پسرك پرسید: «خانم، می توانم خواهش كنم كوتاه كردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟»
زن پاسخ داد: «كسی هست كه این كار را برایم انجام می دهد.»
پسرك گفت: «خانم، من این كار را با نصف قیمتی كه او می دهد انجام خواهم داد.»
زن در جوابش گفت كه از كار این فرد كاملا راضی است.
پسرك بیشتر اصرار كرد و پیشنهاد داد: «خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را
هم برایتان جارو می كنم. در این صورت شما در یكشنبه زیباترین چمن را در كل شهر
خواهید داشت.» مجددا زن پاسخش منفی بود.

پسرك در حالی كه لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت.

مغازه دار كه به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: «پسر...، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اینكه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم كاری به تو بدهم.»
پسر جوان جواب داد: «نه ممنون، من فقط داشتم عملكردم را می سنجیدم. من همان كسی هستم كه برای این خانم كار می كند.»

 


تاریخ :  چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون

چرا روستای سیرجارون مجهز به سیستم اینترنت پر سرعت (ADSL) نیست؟

ماجرا از این قراره که روستای سیرجارون اینترنت پر سرعت نداره و اهالی روستا از اینترنت Dial up استفاده میکنن و خدا صبر بده که سرعتش از 3 کیلو بایت بر ثانیه بالاتر نمیره ! شما که با اینترنت سر و کار دارید به من بگید با این 3 کیلوبایت بر ثانیه چکار میشه کرد ؟ چقدر زمان میبره تا حداکثر 3 تا صفحه ی وب باز کنید؟

 اصلا چرا روستای ما نباید اینترنت پرسرعت ( که البته اونم فقط اسمش پرسرعته ) داشته باشه؟ وقتی امروزه شاهد این هستیم که تمام کارها با اینترنت راحت تر شده و اصلا دنیای ما بقول امروزی ها دنیای ارتباطات شده چرا ما نباید از این موهبت مخابراتی بهره مند باشیم؟؟

در همین راستا بنده دیشب مورخ 90.03.10 طی تماس تلفنی ای که با دهیار محترم روستا جناب آقای زارعی داشتم , از ایشون قول مساعد گرفتم تا با همکاری مخابرات به این موضوع رسیدگی بشه..امروز هم طی تماس تلفنی با آقای زارعی قرار بر این شد که از 20 سهمیه ای که به سه روستای مریج محله , گل محله و سیرجارون تعلق گرفته شده, چند سهمیه (آن هم بسته به تعداد متقاضی محدود) به اینترنتی های روستای سیرجارون داده بشه .

من هم به نوبه ی خودم قول میدم اگر این امر قبل از اومدنم به روستا انجام نشه حتما پی گیرش باشم تا روستای ما از این سیستم برخوردار بشه.به گمانم هزینه ی اولیه ی نصب این سیستم 100.000 تومان باشه و اشتراک ماهیانه ی اون با سرعت 128 کیلوبایت بر ثانیه 13000 تومان باشه . لازم به ذکر هست که از مزایای ADSL اینه که هم سرعت بالاتر داره , هم خط تلفن اشغال نمیشه و هم پولی رو قبض تلفن شما نمیاد...

(البته آمار دقیق تر در روزهای آینده به اطلاع شما میرسه )

با تشکر : شهرام هادی زاده


تاریخ :  شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون

این روزها خبرهای زیادی از روستا به دست ما میرسه و به دلیل مسائل امنیتی از ذکر برخی از اونها خودداری میکنم...

خبر اول : قضیه ی دعوا هایی که شد خیلی سر و صدا کرد و شایعه شده که فرد و یا افرادی که ادعای زیادی هم در مورد حق و حقیقت و عدالت دارن شاهد دعوا بودن و با چشم خودشون دیدن که افرادی با آقای معقولی درگیر شدند اما به دلایل نامعلوم از شهادت در دادگاه یا مرجع قانونی خودداری میکنند . این روزها همه فقط حرف از عدالت میزنند اما کسی به فکر اجرای عدالت نیست...اونهایی که شاهد دعوا بودن شهامت داشته باشن و شهادت بدن...همه ی سیرجارونی ها معقولی رو خیلی خوب میشناسن اما دلیل این سکوت سوال برانگیزه...امیدوارم معقولی به راه خودش ادامه بده و از طریق قانون با این افراد برخورد کنه....این رشته سر دراز داشت که سانسور شد..(با عرض پوزش)

خبر دوم  :

که یک خبر خوش هست حاکی از اینه که میراب امسال یعنی آقای عبدالله هادی زاده به عنوان بهترین میراب طی سالهای اخیر شناخته شد.این امار که طی نظرسنجی اخیر از کشاورزان روستا به عمل آمده حاکی از این است که در تمامی نقاط از زمین های کشاورزی روستا آب به وفور یافت شده و حتی در منطقه ی " گنمایی " هم کسی از پمپ سر چاهی استفاده نمی کند . دست میرضاد به آقای عبدالله هادی زاده و همکاران عزیزش!

خبر سوم :

 اجرای طرح هادی هست که از خیلی وقت پیش با سرعت صفر به کار خودش ادامه میده....دیروز از دوستان ما در روستای سیرجارون خبر رسید که برای منطقه ی تگزاز سیتی شن و بلوک آوردن...امیدوارم زود تمومش کنن تا تابستون با گرد و خاک فرواوون همراه نباشیم...

خبر چهارم :(قابل توجه مسئولین راهداری) :

چند سالی هست که مسئله ی تابلوهای راهنمایی در انتهای مسیر آسفالت در روستای سیرجارون بدون هیچ توجهی مبهم باقی مونده و هیچ  نهادی حتی دهداری روستا پیگیری این موضوع رو بر عهده نمیگیره....تا کی باید افراد نا آشنا به جاده مستقیم وارد زمین آقای محمودی بشن و جان و مال افراد به خطر بیافته؟ امیدوارم این حرف ها کار ساز واقع بشه...

خبر پنجم :

 آیا کسی به فکر زمین ورزشی ای که فرماندار محمودآباد قولش رو به جوانان روستا داد ِ هست؟ چرا سرعت این پروژه در نطفه صفر شد؟ دهداری روستا در این راستا چه اقدامات مثبتی انجام داده ؟

خبر ششم :

قرداد زمین فوتسال اوجآباد در این روزها به پایان رسیده و مسئول قردادهای زمین ورزش جناب آقای یاسر کیایی فعلا پی گیر قرارداد جدید هستند . امید بر این است که شورای محل با کمک دهیاری بخشی از هزینه های مربوطه را برعهده بگیرند و مثل سالهای قبل تنها نظاره گر نباشند . خصوصا شوراهای محترم...!!! 

خبر هفتم :

از پایان وجین دوم در روستا خبر رسیده که تقریبا همه ی کشاورزان این مرحله را پشت سر گذاشتند . به امید محصولی پربار و با برکت....!

خبر هشتم :

سهمیه ی گازوییل برای کشاورزان روستا این روزها موضوع بحث کشاورزان روستا شده و طی آخرین اخبار رسیده از شاخک های ارتباطی در روستا ِ کشاورزان میتوانند برای دریافت سهمیه گازوییل خود به  دهیاری روستا مراجعه نمایند...

خبر نهم : یک خبر اینترنتی :

اون روزی که گوگل ارث از ماهواره تصویر برداری میکرده روستای سیرجارون ابری بوده ....اونم از شانس بد....بنده این عکس براتون میذارم تا بدونید محرومیت های سیرجارون به اینترنت هم کشیده شده....

سیرجارون از گوگل ارث اما با بد شانسی تمام

با تشکر : مدیریت وبلاگ


تاریخ :  دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون

بازى‌هاى استان مازندران عبارتند از:

آل چميليک، آى‌تَرک، گِون‌تَرک (ماه ميخوام - آفتاب ميخوام)، اَته بزه‌کا، اُدنگ قلوک، ارکون ورکون، ارنگ و مرنگ، اُستا مى‌خوام بيايم از باغت گل بچينم، اغوزچالي، السلام‌عليک خال خالکه، اودنگه‌تير، بلّنى‌کا، بورد-بورد (رفت، رفت)، پاچوبازي، پَک‌پَکي، پلنگ پرشي، پنجه، پيشه‌کا، تب وچه له، تب‌کا (توپ‌بازي)، ترنابازي، توپا قاچ، تلاجنگي، جوزکا، جهنم‌کا، چرخک‌کا، چش به‌چش، چَک به‌چَک، چليک‌کا، چلى مالکا، چوخر سواري، چهارراه ، خرجين هاله، خرسواري، دچرخه‌کا، دَسّه‌ بزه‌کا، دغل‌بازي، دنقول‌کا، ديواري، ذکر خنجر، رسن‌کا، رسن‌کيوک، زوزو، سر بپرى‌کا، سرسنگ به‌سنگ، سنگ‌چران، سنگ‌ کشتي، سيت‌کا، شاه‌وزيرکا، شير و پلنگ، شيطان‌بازي، على‌خان جرجور، قاب‌کا، کشتى باشال، کشتى کمري، کلاحسابه، کلک‌تراش، کمربندبازي، کيّوبه، گيروش (ترکمني)، گزکا، گودله‌زني، لاپّه‌کا، ليس‌برليس، مردخدا، مرغنه جنگي، نعش، وجه‌کا، هفت سنگ، يک چک دو چک، يک دبه - دو دبه و ...

 

 

 

اره او، بله او، نادنى بوشه (آمل )

يکى از بازيکنان از ديگرى سئوال مى‌کند و او بايد در پاسخ، کلماتى را بگويد که غير از راه ( آري)، بله (بلي)، نا (نه) باشد. يعنى در جواب اولى که مثلاً مى‌پرسد، امروز ناهار خوردي؟ دومى بگويد: خوردم يا نخوردم و نگويد 'اره' يا 'نه ' . آنکه در پاسخ سئوالات از سه کلمه ٔ بالا استفاده کند، بازنده است و جريمه مى‌شود .

 

 

   چليک‌کا (نقاط قشلاقى مازندران )

بازيکن اولى چليک خود را به شيوه ٔ پرتاب نيزه با قدرت پرتاب مى‌کند تا نوک آن در زمين فرو برود و عمودى بايستد. نفر دوم بايد چليک خود را طورى پرتاب کند که نوک آن در همان سوراخى فرو برود که چليک قبلى فرو رفته بود و چليک را بى‌اندازد . که در آن‌صورت چليک نفر قبلى را برده است. بازى به‌همين ترتيب ادامه مى‌يابد و کسى که چليک برده باشد برنده ٔ بازى خواهد بود. اگر چليک در هوا به چليک ديگرى برخورد کند امتيازى به پرتاب‌کننده تعلق نمى‌گيرد .

 

   دنقول‌کا (آمل )

ابتدا به حکم قرعه چشم يکى از بازيکنان را مى‌بندند. بعد بازيکنان به‌صورت يا پيشانى يا گلوى او دنقول يا تلنگر مى‌‌زنند. اگر بازيکن چشم‌بسته، بگويد که با انگشت چه کسى زده شده، چشم آن باز و آزاد مى‌شود و آن کسى که تلنگرش شناخته شده، بايد چشم‌هاى خود را ببندد و به جاى او بنشيند و از سوى بازيکنان ديگر و به‌نوبت دنقول بخورد .

 

   يک چک دو چک (کلاردشت )

بازيکنان به دو گروه مساوى تقسيم مى‌شوند مثلاً در هر گروه چهار نفر. چوب دو شاخه را در مرکز زمين بازى فرو مى‌کنند. دو چوب ديگر را هم به آن تکيه مى‌دهند . فاصله ٔ استقرار دو گروه از جائى‌که چوب را کاشته‌اند بايد مساوى باشد ( حدود ۱۶-۲۰ متر). براى اينکه مشخص شود توپ در دست کدام گروه باشد، پشک مى‌اندازند. افراد گروهى که صاحب توپ هستند توپ را به زمين خود مى‌برند و کارها را تقسيم مى‌کنند. يکى توپ را پرتاب مى‌کند، يکى توپ را مى‌آورد و دو نفر ديگر مأمور مى‌شوند که توپ پرتاب شده توسط گروه مقابل را در هوا بگيرند. توپ پرتاب مى‌شود و بازيکنانى که مأمور گرفتن توپ در هوا هستند مى‌ةوانند توپ را حتى پس از سه بار زمين خوردن هم بگيرند که اگر موفق شوند طرف مقابل آنها يک چک يا يک پا مى‌شود. اگر توپ پرتاب شده به چوب‌هاى کنارى اصابت کرد و هر دو جوب را انداخت و ياران همين گروه توپ را در هوا گرفتند، دوست آنها يک پا مى‌شود و اگر توپ را نگرفتند از بازى بيرون مى‌روند که اصطلاحاً مى‌گويند 'حرفت' شده است. اگر پرتاب‌کننده ٔ توپ هر دو چوب را زد و طرف مقابل نتوانست توپ را بگيرد بازيکن طرف مقابل 'حرفت ' مى‌شود. در اين بازى گروهى که افراد آن بيشتر از افراد تيم ديگر يک پا شده باشد، برنده است. گروه برنده به اندازه ٔ مسافتى که قبلاً تعيين شده از گروه بازنده کولى مى‌گيرد .

 


وطن یعنی پدر ؛ مادر ؛ نیاکان...!

سلام بر همه
به وبـسایــت روستای سیرجارون خوش آمدید!
هدف اصلی ما معرفی بیشتر این روستای عزیز و دوست داشتنی به شما دوست عزیز می باشد .
با نظرات سازنده ی خود ما را در این امر یاری فرمایید...

کانال تلگرام روستای سیرجارون:
T.me/Sirjaron

صفحه اینستاگرام روستای سیرجارون:
instagram.com/sirjaron


ایمیل روستا:
sirjaron@yahoo.com