تاریخ :  دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون

بازى‌هاى استان مازندران عبارتند از:

آل چميليک، آى‌تَرک، گِون‌تَرک (ماه ميخوام - آفتاب ميخوام)، اَته بزه‌کا، اُدنگ قلوک، ارکون ورکون، ارنگ و مرنگ، اُستا مى‌خوام بيايم از باغت گل بچينم، اغوزچالي، السلام‌عليک خال خالکه، اودنگه‌تير، بلّنى‌کا، بورد-بورد (رفت، رفت)، پاچوبازي، پَک‌پَکي، پلنگ پرشي، پنجه، پيشه‌کا، تب وچه له، تب‌کا (توپ‌بازي)، ترنابازي، توپا قاچ، تلاجنگي، جوزکا، جهنم‌کا، چرخک‌کا، چش به‌چش، چَک به‌چَک، چليک‌کا، چلى مالکا، چوخر سواري، چهارراه ، خرجين هاله، خرسواري، دچرخه‌کا، دَسّه‌ بزه‌کا، دغل‌بازي، دنقول‌کا، ديواري، ذکر خنجر، رسن‌کا، رسن‌کيوک، زوزو، سر بپرى‌کا، سرسنگ به‌سنگ، سنگ‌چران، سنگ‌ کشتي، سيت‌کا، شاه‌وزيرکا، شير و پلنگ، شيطان‌بازي، على‌خان جرجور، قاب‌کا، کشتى باشال، کشتى کمري، کلاحسابه، کلک‌تراش، کمربندبازي، کيّوبه، گيروش (ترکمني)، گزکا، گودله‌زني، لاپّه‌کا، ليس‌برليس، مردخدا، مرغنه جنگي، نعش، وجه‌کا، هفت سنگ، يک چک دو چک، يک دبه - دو دبه و ...

 

 

 

اره او، بله او، نادنى بوشه (آمل )

يکى از بازيکنان از ديگرى سئوال مى‌کند و او بايد در پاسخ، کلماتى را بگويد که غير از راه ( آري)، بله (بلي)، نا (نه) باشد. يعنى در جواب اولى که مثلاً مى‌پرسد، امروز ناهار خوردي؟ دومى بگويد: خوردم يا نخوردم و نگويد 'اره' يا 'نه ' . آنکه در پاسخ سئوالات از سه کلمه ٔ بالا استفاده کند، بازنده است و جريمه مى‌شود .

 

 

   چليک‌کا (نقاط قشلاقى مازندران )

بازيکن اولى چليک خود را به شيوه ٔ پرتاب نيزه با قدرت پرتاب مى‌کند تا نوک آن در زمين فرو برود و عمودى بايستد. نفر دوم بايد چليک خود را طورى پرتاب کند که نوک آن در همان سوراخى فرو برود که چليک قبلى فرو رفته بود و چليک را بى‌اندازد . که در آن‌صورت چليک نفر قبلى را برده است. بازى به‌همين ترتيب ادامه مى‌يابد و کسى که چليک برده باشد برنده ٔ بازى خواهد بود. اگر چليک در هوا به چليک ديگرى برخورد کند امتيازى به پرتاب‌کننده تعلق نمى‌گيرد .

 

   دنقول‌کا (آمل )

ابتدا به حکم قرعه چشم يکى از بازيکنان را مى‌بندند. بعد بازيکنان به‌صورت يا پيشانى يا گلوى او دنقول يا تلنگر مى‌‌زنند. اگر بازيکن چشم‌بسته، بگويد که با انگشت چه کسى زده شده، چشم آن باز و آزاد مى‌شود و آن کسى که تلنگرش شناخته شده، بايد چشم‌هاى خود را ببندد و به جاى او بنشيند و از سوى بازيکنان ديگر و به‌نوبت دنقول بخورد .

 

   يک چک دو چک (کلاردشت )

بازيکنان به دو گروه مساوى تقسيم مى‌شوند مثلاً در هر گروه چهار نفر. چوب دو شاخه را در مرکز زمين بازى فرو مى‌کنند. دو چوب ديگر را هم به آن تکيه مى‌دهند . فاصله ٔ استقرار دو گروه از جائى‌که چوب را کاشته‌اند بايد مساوى باشد ( حدود ۱۶-۲۰ متر). براى اينکه مشخص شود توپ در دست کدام گروه باشد، پشک مى‌اندازند. افراد گروهى که صاحب توپ هستند توپ را به زمين خود مى‌برند و کارها را تقسيم مى‌کنند. يکى توپ را پرتاب مى‌کند، يکى توپ را مى‌آورد و دو نفر ديگر مأمور مى‌شوند که توپ پرتاب شده توسط گروه مقابل را در هوا بگيرند. توپ پرتاب مى‌شود و بازيکنانى که مأمور گرفتن توپ در هوا هستند مى‌ةوانند توپ را حتى پس از سه بار زمين خوردن هم بگيرند که اگر موفق شوند طرف مقابل آنها يک چک يا يک پا مى‌شود. اگر توپ پرتاب شده به چوب‌هاى کنارى اصابت کرد و هر دو جوب را انداخت و ياران همين گروه توپ را در هوا گرفتند، دوست آنها يک پا مى‌شود و اگر توپ را نگرفتند از بازى بيرون مى‌روند که اصطلاحاً مى‌گويند 'حرفت' شده است. اگر پرتاب‌کننده ٔ توپ هر دو چوب را زد و طرف مقابل نتوانست توپ را بگيرد بازيکن طرف مقابل 'حرفت ' مى‌شود. در اين بازى گروهى که افراد آن بيشتر از افراد تيم ديگر يک پا شده باشد، برنده است. گروه برنده به اندازه ٔ مسافتى که قبلاً تعيين شده از گروه بازنده کولى مى‌گيرد .

 


تاریخ :  شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون

 

دریاچه شورمست در 6 کیلومتری شهرپل سفید قرار دارد

این دریاچه، تنها دریاچه طبیعی شهرستان سواد کوه با وسعت ۱۵ هزار متر مربع و عمق ۵ متر است.

دریاچهٔ طبیعی شهرستان سوادکوه، در ۶ کیلومتری غرب شهر پل سفید و در ارتفاعات مشرف به این شهر در مجاورت روستای شورمست واقع شده‌است.

 منظره این دریاچه با جنگل اطراف آن که از درختان کهنسال و بلند قامت توسکا پوشیده شده، آن را به یکی از زیباترین اماکن موجود در شهرستان سوادکوه تبدیل ساخته‌است.

 دریاچه شورمست به دلیل قرار گرفتن در شاهراه تهران - شمال و وجود دو محور جاده آسفالته و راه آهن از موقعیت بسیار مناسبی برخوردار است.

روستا و دریاچه شورمست در ناحیه جنوبی استان مازندران و در جنوب غربی شهرستان سوادکوه، شهر پل سفید قرار دارد.

در اطراف این دریاچه، تاسیسات عظیم استخراج زغال سنگ، پل ورسک، امامزاده عبدالحق زیرآب، برج تاریخی لاجیم، قلعه کنگ لو، امامزاده شابالوفلورد، امامزاده سامولا ارفع‌ده، کوه‌های صخره‌ای خروا و نروا و بسیاری از مکان‌ها و چشم اندازهای زیبای طبیعی قرار دارند.

1

1

 

به سفارش ساسان هادی زاده


تاریخ :  چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون

سلامی به گرمی هوای چابهار بر همه ی خوانندگان وبلاگ سیرجارون 

بعد از اتمام نشا در روستای سیرجارون این روزها اکثر کشاورزان در مرحله ی وجین هستند و این امر در آینده تاثیر خود را بر کیفیت برنج خواهد گذاشت . امیدوارم امسال سالی پر برکت برای تمام کشاورزان خصوصا کشاورزان روستای سیرجارون باشه 

+

فردا یعنی روز پنج شنبه مراسم اصلی هفتمین روز درگذشت حاجی عباسی هست و از همین جا دوباره برای آن مرحوم طلب مغفرت و علو درجات از خداوند را خواستاریم.

 


تاریخ :  چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون

درگذشت حاج همت عباسی

مشیت الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتمزده بـه انتظار بنشیند و این ، بارزترین تفسیر فلسفـه آفـرینش درفـراخـنای بـی کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی اوسـت .

آقایان محمد و حمید عباسی درگذشت پدر بزرگوارتان حاج همت عباسی را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده برای ایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت و  علو درجات ، برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانم .

مدیریت وبلاگ روستای رجارون


تاریخ :  جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۰
نویسنده :  سیرجارون

درود بر همراهان همیشگی وبلاگ روستای سیرجارون:

بدون مقدمه و با همکاری ۱۶ نفر از شاخک های ارتباطی مدیر وبلاگ در روستا خبر های جدید روستا را به اطلاعتان می رسانیم :

خبر اول حاکی از این است که خادم بزرگوار محل حاجی عباسی در شرایط بدی به سر می برند و از تمامی شما دوستان عزیز خواستارم تا برای شفای این مرد شریف و زحمتکش دعا کنید :«اللهم اشف کل مریض »


خبر بعد اینکه تقریبا ۹۸٪ نشاکاری کشاورزان روستا به پایان رسیده و فعلا بعد از یک دوره کار و تلاش شبانه روزی در دوران استراحت به سر میبرند...

و اما نکته ی جالب توجه در مورد کارگران زن که هر ساله برای نشا به روستا میان و من این رو مورد نکوهش قرار میدم و کاملا با این امر مخالفم و برای خودم هم دلایل محکمی دارم :

اولا که قریب به اتفاق این زنان نشاکار فقط عنوان نشاکار رو به دوش میکشند و هیچی از نشا نمی دونن و اکثرشون به جای ریشه ی بذر - ساقه ی اونو در زمین فرو میبرن و باعث از بین رفتن نشا و دوباره کاری میشن  وهمین یعنی صرف وقت و پول اضافه برای کشاورز.

دوم اینکه من این کارگران زن رو به عنوان یه تهاجم فرهنگی برای جوانان روستا به حساب میارم (چه پسر و چه دختر - چه مرد و چه زن) و از این ناراحتم که زود تحت تاثیر قرار میگیرن و به ندرت راه نادرست رو بر راه درست ترجیح میدن...مسئول این امر بزرگان روستا هستن و تا وقتی که حس مسئولیت رو در وجودشون تقویت نکنن راه جوانان مات بهتر از این نخواهد بود :«اهدنا الصراط المسقیم...»

و خبر آخر اینکه ار سرعت پروژه ی طرح هادی در این ایام کاسته شد اما پیشرفت محسوس آن غیر قابل چشم پوشی است . انشالله این طرح هرچه زودتر ختم به خیر بشه...

شهرام هادی زاده-چابهار


وطن یعنی پدر ؛ مادر ؛ نیاکان...!

سلام بر همه
به وبـسایــت روستای سیرجارون خوش آمدید!
هدف اصلی ما معرفی بیشتر این روستای عزیز و دوست داشتنی به شما دوست عزیز می باشد .
با نظرات سازنده ی خود ما را در این امر یاری فرمایید...

کانال تلگرام روستای سیرجارون:
T.me/Sirjaron

صفحه اینستاگرام روستای سیرجارون:
instagram.com/sirjaron


ایمیل روستا:
sirjaron@yahoo.com